برای آنکه بتوانیم روح زن مدرن را درک کنیم، ناگزیریم به اعماق اندیشههای گذشته در باب زنان فرو رویم. آرتور شوپنهاور در این رساله، با نگاهی ژرف به ماهیت زنانه و تأملاتی بر سرشت انسان، دریچهای به جهان اندیشههای اوایل قرن نوزدهم میگشاید. در عصر حاضر، نگاه زنانهمحور غالب، آرای شوپنهاور را به کلی زنستیزانه میپندارد؛ اما این برداشتی نادرست است. او در پی آن بود تا کنه وجود زن را آشکار سازد. اگر کسی او را به ستمگری بر زنان متهم کند، باید به رفتار بیرحمانهاش با غرور و نقصهای مردانه در آثار دیگرش نیز نظر افکند که بسیار طولانیتر و صریحتر است.